کلمه جو
صفحه اصلی

بالفعل


مترادف بالفعل : درعمل، عملاً ، در حال حاضر، اکنون، فعلا، حالا

متضاد بالفعل : بالقوه

فارسی به انگلیسی

actually


فارسی به عربی

فی الحقیقة

مترادف و متضاد

درعمل، عملاً ≠ بالقوه


actually (قید)
واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا

really (قید)
واقعا، بالفعل، براستی، راستی

de facto (قید)
بالفعل

ipso facto (قید)
بالفعل، به واسطه ماهیت خود فعل، در نفس خود، عضویت خودبخودی

۱. درعمل، عملاً ≠ بالقوه
۲. در حال حاضر، اکنون، فعلا، حالا


فرهنگ فارسی

اکنون در حال حاضر مقابل، بالقوه
۱ - فعلا در حال حاضر اکنون در حال : بالفعل هیچک موجود نیستند . که چهار نفر آنها بالفعل در حیات و یازده نفر در ایام محاصره و بعد از آن متوفی شدهاند ۲ - بحالت فعل مقابل بالقوه
اکنون نقدا

فرهنگ معین

(بِ لْ فِ ) [ ع . ] (ق . ) فعلاً، اکنون .

لغت نامه دهخدا

بالفعل. [ بِل ْ ف ِ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + ال + فعل )فعلاً. اکنون. کنون. نقداً. در حال حاضر. هم اکنون. الحال. درین زمان. در این وقت. حالا. مقابل بالمآل. درین ساعت. فی الحال. ( ناظم الاطباء ). در وقت : بالفعل ادای این مال میسر من نیست. || مقابل بالقوه : بالفعل هیچ یک موجود نیستند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 25 ). چهار نفر آنها بالفعل در حساب و یازده نفر دیگر در ایام محاصره و بعد از آن متوفی شده اند. ( تذکرةالملوک ص 42 ). و رجوع به بالقوه شود.

فرهنگ عمید

فعلاً، اکنون، در حال حاضر، درحال.

دانشنامه عمومی

به کار - درکار


پیشنهاد کاربران

فعال و اثر گذار

الان درلحظه درحاله حاضر
.


بالفعل = فراهم/ آماده/بیدار/ نخفته
بالقوه = نهفته/ خفته

در این وقت ، دراین زمان، حالا، ، اگر معنی این دو واژه با هم باشند بهتر است

مستقیما. بی واسطه

انجام ، نمود ، آشکار و. .
این وازه عربی و اضافی است در زبان فارسی و بجای آن بسته به معنی جمله می توان ده ها واژه بکار برد

نیروی بروز یافته، نیروی متبلور شده.

در دسترس

بیرون بیارتش ؛چیزی ک درونشرو بروز بده

dar hal hazer, , amade, ََََََََََِِِdar amal


کلمات دیگر: