کلمه جو
صفحه اصلی

تاثیر گذار


مترادف تاثیر گذار : اثرگذار، موثر

متضاد تاثیر گذار : تاثیرپذیر

برابر پارسی : کارساز، هنایا

فرهنگ فارسی ساره

کارساز، هنایا


پیشنهاد کاربران

چیزی که روی شخص تاثیر می بارد


متاثر کننده

اثرگذار، موثر، نافذ

میپندارم رخنه گر، رخنه گرگذار، رخنه کننده گر، رخنه کنگر، ردگدار، ردگذاشت

تغییر دهنده

Efective

Effective

نافذ

Touching

اثربخش

جایگزین پارسی برای تاثیرگذار: هناینده



کلمات دیگر: