کلمه جو
صفحه اصلی

جنگاور


مترادف جنگاور : جنگجو، حربی، دلاور، دلیر، رزمنده، سپاهی، شجاع، مبارز، محارب، نبرده

فارسی به انگلیسی

fighter, spartan, warrior

warlike


fighter, Spartan, warrior


مترادف و متضاد

warrior (اسم)
مبارز، جنگجو، سلحشور، دلاور، مجاهد، محارب، جنگ کننده، رزمجو، جنگاور، مرد جنگی

جنگجو، حربی، دلاور، دلیر، رزمنده، سپاهی، شجاع، مبارز، محارب، نبرده


فرهنگ فارسی

جنگ آور، جنگجو، دلیر، مردجنگی، جنگاوری، دلیری
( صفت ) جنگجو جنگی دلیر شجاع .

فرهنگ معین

(جَ وَ ) (ص فا. ) جنگجو، شجاع .

لغت نامه دهخدا

جنگاور. [ ج َ وَ ] ( نف مرکب ) جنگ آورنده. جنگجو. ( از ناظم الاطباء ). ستیزه جو. جنگی. شجاع. ( ناظم الاطباء ) :
همی رای زد با چنان مهتران
که بودند شیران و جنگاوران.
فردوسی.
کجا دیده ای جنگ جنگاوران
کجا یافتی باد گرز گران.
فردوسی.

فرهنگ عمید

=جنگجو

جنگجو#NAME?


دانشنامه عمومی

جنگاور (آلبوم کشا). «جنگجو» (به انگلیسی: Warrior) آلبومی از کشا است که در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲ (۲۰۱۲-11-۳۰) منتشر شد.
این آلبوم در چارت های ، یونان، آمریکا جزو ده آلبوم اول قرار گرفت.

پیشنهاد کاربران

بهادر

بهادر، جنگجو، حربی، دلاور، دلیر، رزمنده، سپاهی، شجاع، مبارز، محارب، نبرده

رزم اور

صفدر


کلمات دیگر: