کلمه جو
صفحه اصلی

چپ زدن


مترادف چپ زدن : چپ کردن، تغییر مسیر دادن، انحرافی رفتن، منحرف شدن از راه، تندروی کردن، افراطی بودن

مترادف و متضاد

۱. چپ کردن، تغییر مسیر دادن، انحرافی رفتن، منحرف شدن(از راه)
۲. تندروی کردن، افراطی بودن


فرهنگ فارسی

خود را بکوچ. علی چپ زدن کنایه است از تجاهل کردن در امری یا اظهار آشنائی نکردن با کسی .

فرهنگ معین

(چَ. زَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - از راه دیگر رفتن ، راه را کج کردن . ۲ - تندروی در عقاید سیاسی .

لغت نامه دهخدا

چپ زدن. [ چ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) گمان میکنم بمعنی سیلی و تپانچه زدن باشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
در چپ زدن خرد شوی راست
دانی چپ خود ز جانب راست
دانسته شوی بکار دانی
بر سر صحیفه معانی.
امیرخسرو ( از امثال و حکم ).
- خود را به کوچه علی چپ زدن ؛ کنایه است از تجاهل کردن درامری یا اظهار آشنائی نکردن با کسی. رجوع به چپ شود.


کلمات دیگر: