کلمه جو
صفحه اصلی

بچه ننه


مترادف بچه ننه : تنبل، لوس، ننر، نازپرورد، نازپرورده، بی کفایت، نالایق، بی شهامت، ترسو

فارسی به انگلیسی

baby, crybaby

مترادف و متضاد

تنبل


لوس، ننر


نازپرورد، نازپرورده


بی‌کفایت، نالایق


بی‌شهامت، ترسو


فرهنگ فارسی

پخمه یا بی تجربه .

فرهنگ معین

( ~. نَ نِ ) (ص . ) کنایه از: آدم ترسو، بی کفایت و وابسته به دیگران .

لغت نامه دهخدا

بچه ننه. [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ن َ ن ِ ] ( اِ مرکب ) طفل مورد علاقه مادر. || ( ص مرکب ) ننر. نازپرورده. || پخمه. || بی تجربه. ناآزموده. که تجربه ندارد. که راه و رسم نداند. ناشی در کارها. دنیانادیده. کارنادیده.

دانشنامه عمومی

بچه ننه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی امین امینی محصول سال ۱۳۳۹ است.
ویدا قهرمانی
علی تابش
حمید قنبری
حمیده خیرآبادی
احمد قدکچیان
رضا عبدی
رقیه چهره آزاد
اکبر خواجوی
تاج الملوک احمدی
غلامحسین مفیدی
نصرت اله کنی
مهری مهرنیا
زن و شوهر میانه سالی با پسر جوانشان از شهرستان به تهران سفر می کنند که به دیدار دوستان خود و دخترشان بروند. منتهی هر دو خانواده برای اینکه زیادی سنشان را پنهان کنند پسر و دختر جوانشان به صورت کودکان تازه سال درمی آورند. با این وجود پسر و دختر متدرجاً عاشق هم می شوند و بعد از مدتی نیز عشقشان برملا شده و بدین ترتیب مشت بزرگترها متظاهر باز می شود.

واژه نامه بختیاریکا

دا دا کن

پیشنهاد کاربران

یا حق
آدم مسخره که هم خودشو مسخره میکند هم دیگران را. لوس و ننر . تیتیش مامانی. زیاده از حد عزیز داشته شده.

تی تیش ( اصلاح )

wuss
fob


کلمات دیگر: