کلمه جو
صفحه اصلی

ببو


مترادف ببو : احمق، نادان، ابله، پپه، بی عرضه، دست و پا چلفتی، چلمن

فارسی به انگلیسی

babe

مترادف و متضاد

۱. احمق، نادان، ابله
۲. پپه، بیعرضه، دست و پا چلفتی، چلمن


احمق، نادان، ابله


پپه، بی‌عرضه، دست و پا چلفتی، چلمن


فرهنگ فارسی

بی تجربه جاهل

لغت نامه دهخدا

ببو. [ ب َ ] ( ص ) بی تجربه. جاهل. ابله. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه عمومی

(گنابادی) بَبُوْ؛ اِی، بع بع، اَه اَ ه. صوت یا آوایی است که برای شماتت کردن یا اظهار تعجب، بسته به موقعیت، کاربرد دارد.


گویش مازنی

/baboo/ بابابزرگ - بابا ۳در تحقیر افراد ابله، ساده و عامی به کار رود

۱بابابزرگ ۲بابا ۳در تحقیر افراد ابله،ساده و عامی به کار ...



کلمات دیگر: