مترادف تجاهر : تظاهر کردن، ظاهرشدن، آشکار کردن
تجاهر
مترادف تجاهر : تظاهر کردن، ظاهرشدن، آشکار کردن
مترادف و متضاد
۱. تظاهر کردن
۲. ظاهرشدن
۳. آشکار کردن
فرهنگ فارسی
تظاهربکاری، آشکاروبی پروا، نمایان و آشکارکردن
( مصدر ) ۱- آشکار کردن تجاهر بفسق . ۲- آشکار شدن ظاهر شدن . جمع : تجاهرات .
( مصدر ) ۱- آشکار کردن تجاهر بفسق . ۲- آشکار شدن ظاهر شدن . جمع : تجاهرات .
فرهنگ معین
(تَ هُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - آشکار کردن . ۲ - ظاهر شدن .
لغت نامه دهخدا
تجاهر. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) تظاهر. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). خود را به چیزی آشکار کردن. ( فرهنگ نظام ): تجاهر بفسق ؛ تظاهر بدان. || ظاهر و آشکار شدن در محضر عام. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
تظاهر به کاری کردن.
پیشنهاد کاربران
بر وزن تقاعل یعنی تظاهر بکاری کردن، آشکارا و بی پروامرتکب عملی شدن. [فرهنگ عمید]
وانمودکردن
پیدا شدن
بی پروا نشان دادن
پیدا شدن
بی پروا نشان دادن
کلمات دیگر: