کلمه جو
صفحه اصلی

براشفته

فارسی به انگلیسی

frantic, furious, hot, indignant, mad

فارسی به عربی

غاضب

مترادف و متضاد

angry (صفت)
دردناک، ترشرو، خشمگین، خشمناک، دژم، اوقات تلخ، رنجیده، قرمز شده، ورم کرده، براشفته، متغیر

wroth (صفت)
خشمگین، براشفته، ظالم، غضبناک

لغت نامه دهخدا

( برآشفته ) برآشفته. [ ب َ ش ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب / نف مرکب ) رجوع به آشفته شود.

فرهنگ عمید

( برآشفته ) خشمگین.


کلمات دیگر: