کلمه جو
صفحه اصلی

دغدو

فرهنگ فارسی

زن پورشسپ و مادر زردشت پیامبر ایرانی.
نام مادر زردشت است و او از نسل فریدون بود .

لغت نامه دهخدا

دغدو. [ دُ ] (اِ) نام مرغی که وزن آن قریب شش هفت من بوده و اکنون وجود ندارد. (ناظم الاطباء). در دیگر مآخذی که در دسترس بود دیده نشد.


دغدو. [ دُ ] (اِخ ) نام مادر زردشت است و او از نسل فریدون بود. (برهان ). نام مادر زرتشت ، گویند که نسبش به فریدون فرخ می پیوسته . (آنندراج ). زن پورشسب و مادر زردشت پیامبر ایرانی . دغدویه :
روایت کند موبد روزگار
که بگرفت دغدو به زرتشت بار.

زراتشت بهرام پژدو.


و رجوع به دغدویه و زردشت در همین لغت نامه و زراتشت نامه از زراتشت بهرام پژدو چ دبیرسیاقی شود.

دغدو. [ دُ ] ( اِ ) نام مرغی که وزن آن قریب شش هفت من بوده و اکنون وجود ندارد. ( ناظم الاطباء ). در دیگر مآخذی که در دسترس بود دیده نشد.

دغدو. [ دُ ] ( اِخ ) نام مادر زردشت است و او از نسل فریدون بود. ( برهان ). نام مادر زرتشت ، گویند که نسبش به فریدون فرخ می پیوسته. ( آنندراج ). زن پورشسب و مادر زردشت پیامبر ایرانی. دغدویه :
روایت کند موبد روزگار
که بگرفت دغدو به زرتشت بار.
زراتشت بهرام پژدو.
و رجوع به دغدویه و زردشت در همین لغت نامه و زراتشت نامه از زراتشت بهرام پژدو چ دبیرسیاقی شود.

فرهنگ عمید

دختر، دوشیزه.

دانشنامه عمومی

دُغْدو نام مادر زرتشت است، و او از نسل فریدون بود. نام مادر زرتشت، گویند که نَسَبش به فریدونِ فرّخ می پیوسته.
زرتشت
فریدون
زرتشت بهرام پژدو
زن پورشسب و مادر زردشت، پیامبر ایرانی. دُغْدویه هم می گویند.
زرتشت بهرام پژدو در زراتشت نامهٔ خود می گوید:


کلمات دیگر: