کلمه جو
صفحه اصلی

جوامد

فرهنگ فارسی

جمع جامد
( صفت اسم ) جمع جامد

لغت نامه دهخدا

جوامد. [ ج َم ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ جامد. خلاف مایعات و نباتات. چیزهایی که نمو و رشد نمیکنند چون سنگ. || حدود بین دو زمین ، و در حدیث است : اذا وقعت الجوامد فلا شفعة فی الحدود. ( اقرب الموارد ). رجوع به جامد شود.

فرهنگ عمید

=جامد

جامد#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جوامد به معنی الفاظِ غیر مشتق از الفاظ دیگر است.
جوامد، به الفاظی گفته می شود که از لفظ دیگر گرفته نشده باشد و در نظر نحویون، مقابل مشتق است، مانند: " زوج"، " اخ " و " رق ".
جامد اصولی و ادبی
همان گونه که مشتق اصولی و ادبی با هم تفاوت دارند، جامد اصولی و جامد ادبی نیز با هم فرق دارند؛ برای مثال، " زوج " در اصول، مشتق است، ولی در ادبیات ، جامد محسوب می شود.


کلمات دیگر: