کلمه جو
صفحه اصلی

گمان انگیز

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه تولید ظن کند . ۲ - آنچه تولید سوئ ظن کند سبب بدگمانی : آن گمان انگیز را سازد یقین مهر ها انگیزد از اسباب کین . ( مثنوی )

لغت نامه دهخدا

گمان انگیز. [ گ ُ اَ ] ( نف مرکب ) سبب سؤظن. باعث بدگمانی. مورد تهمت :
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها انگیزد از اسباب کین.
مولوی.

فرهنگ عمید

آنچه سبب ظن و گمان بشود.


کلمات دیگر: