کلمه جو
صفحه اصلی

شلافه

فرهنگ فارسی

زن بی حیاوبی شرم، زانیه
زن بی شرم و بی حیا یا زن مدخوله

لغت نامه دهخدا

شلافه . [ ش َل ْ لا ف َ / ف ِ ] (ع ص ) شلافة. زن بی شرم و بیحیا. (ناظم الاطباء). زن سلیطه و بیحیا و پررو و وقیح و پرسروصدا. ممکن است بطور مطلق در حق مردان نیز بر زبان رانده شود. (فرهنگ لغات عامیانه ). || زن مدخوله . (ناظم الاطباء).


شلافة.[ ش َل ْ لا ف َ ] (ع ص ) زن زانیه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن زناکار. (از اقرب الموارد).


( شلافة ) شلافة.[ ش َل ْ لا ف َ ] ( ع ص ) زن زانیه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زن زناکار. ( از اقرب الموارد ).
شلافه. [ ش َل ْ لا ف َ / ف ِ ] ( ع ص ) شلافة. زن بی شرم و بیحیا. ( ناظم الاطباء ). زن سلیطه و بیحیا و پررو و وقیح و پرسروصدا. ممکن است بطور مطلق در حق مردان نیز بر زبان رانده شود. ( فرهنگ لغات عامیانه ). || زن مدخوله. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

ویژگی زن بی حیا و بی شرم.


کلمات دیگر: