pastern
بخولق
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بخولق، قسمت سفلای پای اسب، بخولق چهارپایان
فرهنگ فارسی
فرورفتگی بالای سم اسب که حلقه بخو را در، آنجا میبندند
( اسم ) فرو رفتگی بالای سم اسب که حلق. بخورا در آنجا بندند .
( اسم ) فرو رفتگی بالای سم اسب که حلق. بخورا در آنجا بندند .
لغت نامه دهخدا
بخولق. [ ب ِ خُو ل ُ ] ( ترکی ، اِ ) فرورفتگی بالای سم اسب که حلقه بخو را در آنجا بندند. ( فرهنگ فارسی معین ). بخولیک. و رجوع به ماده زیر شود.
فرهنگ عمید
فرورفتگی بالای سم اسب که حلقۀ بخو را در آنجا می بندند.
کلمات دیگر: