کشتی گیری
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
کشمکش، کشتی گیری
فرهنگ فارسی
کشتی گرفتن مصارعت : همیشه زور آزمایی و ورزش کشتی گیری کرده ... ( عالم آرا )
(ورزش) گرفتن کشتی
جملات نمونه
تشک کشتی گیری
wrestling mat
هماورد کشتی گیری، مسابقهی کشتی گیری
wrestling match
لغت نامه دهخدا
کشتی گیری. [ ک ُ ] ( حامص مرکب ) عمل کُشتی گیر. مصارعت. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
کشتی گرفتن.
کلمات دیگر: