campground
پرده سرا
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- خان. موقت از خیمه و چادر سرا پرده. ۲- اندرون خانه حرم حرمسرا پرده سرا شبستان . ۳- نغمهسرای نغمه خوان مطرب . ۴- آسمان .
لغت نامه دهخدا
پرده سرا. [ پ َ دَ س َ ] ( اِ مرکب ) پرده سرای. سراپرده. خانه موقت از خیمه و چادر :
بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت
از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار.
ای هفت مدبر که برین پرده سرائید
تا چند چو رفتید دگر باره بیائید.
مطرب گردون شها پرده سرای تو باد
تشت زر آفتاب فرش سرای تو باد.
بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت
از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار.
فرخی.
|| کنایه از آسمان : ای هفت مدبر که برین پرده سرائید
تا چند چو رفتید دگر باره بیائید.
ناصرخسرو.
|| حَرَم. || مطرب. ( غیاث اللغات بنقل بهار عجم ). و در تتمه برهان قاطع ( به کسر سین ) سازنده. خواننده. مغنی : مطرب گردون شها پرده سرای تو باد
تشت زر آفتاب فرش سرای تو باد.
سلمان.
و رجوع به پرده سرای شود.فرهنگ عمید
سراپرده، خیمه، چادر: بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت / از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار (فرخی: ۱۷۶ ).
پیشنهاد کاربران
من یک نام جدی برای
پرده سرایم میخواهم
پرده سرایم میخواهم
کلمات دیگر: