( صفت ) گنج بخش : چون بقصر خورنق آمد باز گنج پرداز شد بنوش و بناز . ( هفت پیکر )
گنج پرداز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گنج پرداز. [ گ َ پ َ ] ( نف مرکب ) که گنج را پردازد. بخشنده گنج :
چون به قصر خورنق آمد باز
گنج پرداز شد به نوش و به ناز.
بدین شکرانه گردم گنج پرداز.
چون به قصر خورنق آمد باز
گنج پرداز شد به نوش و به ناز.
نظامی ( هفت پیکرص 76 ).
به گنجینه سپارم گنج را بازبدین شکرانه گردم گنج پرداز.
نظامی ( خسرو و شیرین ص 76 ).
فرهنگ عمید
= گنج بخش
گنجبخش#NAME?
کلمات دیگر: