گابریل زوین (به انگلیسی: Gabrielle Zevin) (زادهٔ ۲۴ اکتبر ۱۹۷۷، نیویورک) نویسنده و فیلمنامه نویس آمریکایی است.
• «بله بابا، من بابا هستم. بابا همان چیزی ست که من شده ام. پدرِ مایا بابای مایا. بابا.. چه کلمه ای، چه کلمهٔ کوچکِ بزرگی، چه کلمه ای و چه دنیایی! او گریه می کند دلش پُر است و کلمه ای برای سبک کردنش وجود ندارد. فکر می کند و من می دانم کلمه ها چه می کنند، کلمه ها باعث می شوند کمتر درد بکشیم.»• «از بین رفتن ذهنش دردی ندارد. احساس می کند همین دردآور تر است.»• «ما چیزهایی که جمع می کنیم، به دست می آوریم و می خوانیم نیستیم. ما، تا زمانی که اینجا هستیم، فقط آنچه دوست داریم هستیم. آنچه دوست داشتیم. کسانی که دوستشان داشتیم. من فکر می کنم این دوست داشتن ها، تنها چیزهایی هستند که واقعاً باقی می مانند.»• «بذار فقط این رو بگم که وقتی کتاب شکوفایی دیرهنگام روی میز کارم اومد، سرِ قرارهای خیلی خیلی بدی رفته بودم. من آدم رمانتیکی ام اما بعضی وقت ها این قرارها اصلاً رمانتیک نیستن. شکوفایی دیرهنگام دربارهٔ اینه که توی هر سنی احتمال پیدا کردن عشق وجود داره. میدونم حرف هام خیلی کلیشه ای به نظر میرسه.»• «آنقدر کتاب خوانده است که بداند مجموعه داستانی که همه داستان هایش عالی باشند، وجود ندارد. بعضی از داستان ها عالی اند. بعضی های شان افتضاح. اگر خوش شانس باشیم، یک داستان چشمگیر پیدا می کنیم؛ و در نهایت، آدم ها فقط بهترین ها را به یاد می آورند و حتی آن ها را هم، خیلی طولانی به یاد نخواهند آورد.»• «مایا، رمان ها قطعاً جذابیت های خودشان را دارند، اما استادانه ترین پدیده در دنیای نثر، داستان کوتاه است.»• «جایی که کتاب فروشی نداره، هویت هم نداره.»• «بعضی وقتها، کتابها تا وقت مناسب سراغ ما نمیان.»