کلمه جو
صفحه اصلی

لئوناردو دا وینچی

فارسی به انگلیسی

da vinci

دانشنامه عمومی

لئوناردو دی سر پیرو دا وینچی (به ایتالیایی: Leonardo da Vinci) (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - ۲ مه ۱۵۱۹) دانشمند، نقاش، مجسمه ساز، معمار، موسیقی دان، ریاضی دان، مهندس، مخترع، آناتومیست، زمین شناس، نقشه کش، گیاه شناس و نویسنده ایتالیایی دوره رنسانس بود. نبوغ او شاید بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است. لئوناردو معمولاً به عنوان نمونهٔ بارز یک مرد رنسانس معرفی می شود. از او به طور گسترده بزرگترین نقاش تاریخ یاد می کنند. عده ای نیز او را با استعدادترین شخصی می دانند که تاکنون در این جهان زندگی کرده است.
مطالعه پیرامون زمین شناسی و بحث های آن
مطالعه بر روی آناتومی بدن انسان اسکلت ارگان های داخلی و رگ ها. بیمارستان آن زمان به دا وینچی جسد مردگان را برای کالبدشکافی می داد و او در حدود سی جسد را کالبدشکافی نمود و از بسیاری از اندام ها طرح هایی کشید. این طرح بعدها به محققین و هنرمندان کمک بسیاری برای کشیدن و شناخت بهتر بدن انسان نمود.
مطالعه بر روی آناتومی بدن حیوانات همچون اسب ها سگ ها و خرس ها
شناخت حالات چهرهٔ انسان
چگونگی پرواز پرندگان
آب و هوا و پدیده های آب و هوایی
چگونگی جاری شدن آب
مطالعه بر روی گیاهان و ساختار آنها
نور، سایه، آیینه ها و عدسیها
پرسپکتیو
هندسه و اجسام جامد
دا وینچی را کهن الگوی «فرد رنسانسی» دانسته اند. وی فردی بی نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانه ای را برای ساخت سلاح هایی مانند توپ های بخار، ماشین های پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آن ها هرگز ساخته نشدند.دا وینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر به شمار می رود. یکی از طرح های ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت دا وینچی معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحی های خود یادداشت هایی را نوشته است، که آن ها را فقط در مقابل آینه می توان خواند. شهرت جهانی دا وینچی بیشتر به خاطر نقاشی های شام آخر و مونالیزا است. مارکو روسکی دربارهٔ او می گوید: در حالی که گمانه زنی های زیادی در مورد لئوناردو وجود دارد، چشم انداز او از جهان اساساً منطقی است و نه اسرار آمیز، و این که روش های تجربی به کار گرفته شده او برای زمان خودش غیرمعمول بود.
لئوناردو دا وینچی در سال ۱۴۵۲ در روستای توسکانی زاده شد. او فرزند نامشروع یک ثروتمند، با نام پیرو فرانسیسو دی انتونیو دا وینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود. بین ۱۴۹۳ و ۱۴۹۵ لئوناردو زنی به نام کاترین را در میان افراد وابسته به خود را در اسناد مالیاتی خود ذکر کرده است. زمانی که او در ۱۴۹۵ فوت کرد، لیست هزینه های مراسم تشییع جنازه نشان می دهد که این زن مادر او بود. در مورد دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی در دست نیست. او ۵ سال اول زندگی خود را با مادرش گذراند، سپس در سال ۱۴۵۷ نزد خانوادهٔ پدرش، پدربزرگ، مادربزرگ و عمویش زندگی کرد. پدر او با یک دختر شانزده ساله ازدواج می کند، همسر دوم پدرش لئوناردو را خیلی دوست می داشت اما در سن جوانی درگذشت. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکدهٔ محل سکونتش گذراند. با اینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می داد. دا وینچی به صورت غیررسمی هندسه و ریاضیات را نیز آموخت. وقتی او شانزده ساله بود پدرش برای بار دوم با دختر بیست ساله ای به نام فرانسسکا لنفردینی ازدواج کرد.
او را به شاگردی به هنرکده ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵–۱۴۸۸)، که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند. وروکیو از شهرت بسیاری برخوردار بود؛ به گونه ای که ساخت بنای یادبود «بارتولومئو کولئونی»، سردار نظامی شهر ونیز را به او سپردند. در آتلیه ای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان می توانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی ریخته گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموخته است که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدل های برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیس هایی را پدیدآورد. شمار زیادی از نقاشان و پیکرتراشان خوب، از هنرآموزان کارگاه موفق «وروکیو» بودند، ولی «لئوناردو» بسیار بهتر از یک نوجوان با استعداد بود، به گونه ای که در هفده سالگی در کار پیکر تراشی و سایر امور مربوط به آن به استاد ماهری تبدیل شده بود و قادر بود ابزارهای پیچیده و ماشین های مورد نیاز را پدیدآورد. او همچنین به پژوهش دربارهٔ گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آن ها در تابلوهایش استفاده کند؛ علاوه بر این، دانش گسترده ای دربارهٔ نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگ ها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعدادی یک هنرمند برجسته بسازد. او پس از اتمام آموزش به شهر میلان رفت.لئوناردو در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالاً لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد. در ۱۴۷۸ شورای شهر از او خواست نمازخانه سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند ولی بنا به دلایلی، این مأموریت را انجام نداد.لئوناردو در بسیاری از پروژه های مختلف برای لودویکو استخدام شد. از جمله آماده سازی شناورها برای موقعیت های خاص، طرح هایی برای یک گنبد برای کلیسای جامع میلان و یک مدل برای یک بنای تاریخی مربوط به ورزش سوارکاری بزرگ فرانچسکو اسفورزا که هفتاد تُن برنز برای ریخته گری آن استفاده شد. این بنا برای چندین سال ناتمام ماند که برای لئوناردو غیرعادی نیست و در سال ۱۴۹۹ به پایان رسید.

نقل قول ها

لئوناردو داوینچی (۲ مه ۱۴۵۲ - ۱۵ آوریل ۱۵۱۹) از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس.
• «روزی که به شایستگی بگذرد، خوابی خوش در پی دارد، عمری هم که به شایستگی صرف شود به مرگی خوش می انجامد.»• «نیکی و بدی یک چهره دارند؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند.»• «سادگی، نهایتِ کمال است.»• «میل به دانستن، طبیعت آدمهای خوب است.»• «اندیشه ها به سوی امید می چرخند.»• «مرگ اولی تر از نداشتن آزادی است.»• «درحقیقت عشق سرشاردر صورتی ایجاد می شود که از آنچه دوست داریداطلاعات فراوان داشته باشید.»• «نقاشی که ابهام و تردید نداشته باشد به جایی نمی رسد.»• «آنچه را که نقاشی می کنید باید بشناسید و از آن اطلاعات کافی داشته باشید.»• «علم هنر و هنر علم را مطالعه کنید.»• «خوردن غذاهایی که بدن نمی طلبد شما را بیمار می کند.»• «آدمی بر اساس تفکر و تخیل خود، زندگی خویش را می سازد.»• «جذاب و باجسمی عالی و کم نظیر او الگوی یک انسان متکامل بود. پیاده روی، سواری، شنا و شمشیر بازی ورزشهای مورد علاقه استاد بزرگ نقاشی بود.»• «وفاداری، توجه و شور اشتیاق لئوناردو متوجه یافتن حقیقت و زیبائی بود.» -> دانیل بورستین، آفرینندگان


کلمات دیگر: