کلمه جو
صفحه اصلی

تخمیر کردن

فارسی به انگلیسی

ferment, to ferment

to ferment


ferment


مترادف و متضاد

quicken (فعل)
جان دادن به، روح بخشیدن، زنده شدن، تسریع شدن، تخمیر کردن، زنده کردن


کلمات دیگر: