مترادف محکوم کردن : بزه کار شناختن، خطاکار اعلام کردن، نارواشناختن، مغلوب کردن، مجبور ساختن
برابر پارسی : ایراختن
damn, denounce, doom, sentence
احکم , ادن , جملة , مدان
بزهکار شناختن، خطاکار اعلام کردن، نارواشناختن
مغلوب کردن، مجبور ساختن
۱. بزهکار شناختن، خطاکار اعلام کردن، نارواشناختن
۲. مغلوب کردن، مجبور ساختن
ایراختن