مترادف منطقی : عقلایی، عقلانی، مدلل، درست، سنجیده، معقول، روش شناس، منطق دان، جدلی
متضاد منطقی : غیرمنطقی، نامعقول
برابر پارسی : بخردانه، خردمندانه، خردورز، دانشورانه، فرزانه، فرنودی
logical
level, close, intellectual, just, sound, legitimate, logical, lucid, rational, reasonable, sensible
منطقي , استدلا لي , گزيدن , انتخاب کردن
منطق دان
اسم ≠ غیرمنطقی، نامعقول
عقلایی، عقلانی، مدلل، درست، سنجیده، معقول
روششناس، منطقدان
جدلی
۱. عقلایی، عقلانی، مدلل، درست، سنجیده، معقول
۲. روششناس، منطقدان
۳. جدلی ≠ غیرمنطقی، نامعقول
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
جامی .
منطقی . [م َ طِ ] (اِخ ) تخلص قاضی میرحسین بن معین الدین میبدی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به حسین میبدی شود.
بخردانه، خردورز