برابر پارسی : میدان ها
میادین
برابر پارسی : میدان ها
فارسی به انگلیسی
squares, open spaces, fields, furlongs, [fig.] ranges, liberties of actions
فرهنگ فارسی
جمع میدان
( اسم ) جمع میدان
( اسم ) جمع میدان
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ میدان .
لغت نامه دهخدا
میادین. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ میدان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ِ عربی میدان. ( یادداشت مؤلف ) : شهسوار میادین دین پروری. ( جامعالتواریخ رشیدی ). از طاق و رواق میادین مجالس و رفعت علوّ ایوان. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 118 ). و رجوع به میدان شود.
فرهنگ عمید
= میدان
میدان#NAME?
دانشنامه عمومی
شهر میادین (به عربی: المیادین) در استان دیرالزور که در شرق کشور سوریه واقع شده است. جمعیت این شهر ۵۷٫۵۲۲ نفر است.
سوریه
فهرست شهرهای سوریه
سوریه
فهرست شهرهای سوریه
wiki: میادین
فرهنگ فارسی ساره
میدان ها
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
میادین به معنی میدان ها، ترکیبی غلط است که اسم پارسی با جمع مکسر عربی جمع بسته شده.
المیادین و میادین در قرآن، معنای دیگری دارند، اما ترکیبی مثل �میادین تره بار�، نشان گر بی سوادیِ فردی است که از آن استفاده می کند.
کلمات پارسی را با نشانهای مربوط به زبان بیگانه، جمع نبندیم.
المیادین و میادین در قرآن، معنای دیگری دارند، اما ترکیبی مثل �میادین تره بار�، نشان گر بی سوادیِ فردی است که از آن استفاده می کند.
کلمات پارسی را با نشانهای مربوط به زبان بیگانه، جمع نبندیم.
کلمات دیگر: