کلمه جو
صفحه اصلی

سهیم


مترادف سهیم : انباز، بهره بر، حصه دار، سهم دار، شریک، شریک المال

برابر پارسی : هم سود، انباز

فارسی به انگلیسی

copartner, partaker, having a share or shares, participant

having a share or shares, participant, partner


copartner, partaker


فارسی به عربی

مشارک

مترادف و متضاد

partner (اسم)
هم دست، شریک، پا، یار، سهیم، همسر، انباز

participant (اسم)
شریک، سهیم، همراه، شرکت کننده، انباز

sharer (اسم)
شریک، سهیم، سهم دار

allottee (اسم)
سهم برده، سهیم

shareholder (اسم)
سهیم، سهم دار، صاحب سهم

انباز، بهره‌بر، حصه‌دار، سهم‌دار، شریک، شریک‌المال


فرهنگ فارسی

هم سهم، هم بهره، کسی بادیگری ازچیزی سهم ببرد
( صفت ) آن که با دیگری از چیزی سهم برد هم سهم هم بهره .
شریک و صاحب حصه انباز

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (ص . ) شریک .

لغت نامه دهخدا

سهیم. [ س َ ] ( ع ص ) شریک و صاحب حصه. ( آنندراج ) ( غیاث ). هم بهره. ( از دهار ). انباز. صاحب بخش.

فرهنگ عمید

کسی که با دیگری از چیزی سهم ببرد، هم سهم، هم بهره.

جدول کلمات

شریک

پیشنهاد کاربران

هم بهره

از نمد. . . کلاهی داشتن ؛ از آن سهمی و بهره ای داشتن. گویند: ما راهم از این نمد کلاهی است ؛ یعنی از این غنیمت سهمی داریم ، یا از این مقوله اطلاعی و علمی داریم ، یا در این کار دستی داریم :
گر تاج نمد کمال ایشان باشد
ما نیز از این نمد کلاهی داریم.
؟ ( از جامعالتمثیل ) .
کسی که بود مر او را از این نمد کلهی است
و یا منم که بدین سیرت و بدین سانم.
سوزنی.


کلمات دیگر: