کلمه جو
صفحه اصلی

سوارکار

فارسی به انگلیسی

jockey


equestrian, horseman, jockey, horsewoman, equestrienne

equestrian, horseman, jockey


فارسی به عربی

خیال , راکب

مترادف و متضاد

horseman (اسم)
اسب سوار، سوار، سوار کار

jockey (اسم)
چابک سوار، سوار کار، اسب سوار حرفه ای

فرهنگ فارسی

چابک سوار، اسب سوار، کسی که سواربراسب بامهارت
مرد دانا بشیوه های سواری مجرب در سواری ماهر در سواری اسب و فنون آن
کسی که در سواری ماهر و چابک بود .

شخصی که در مسابقات سوارکاری شرکت می‌کند متـ . سوار


لغت نامه دهخدا

سوارکار. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مرد دانا بشیوه های سواری. مجرب در سواری. ماهر در سواری اسب و فنون آن. ( یادداشت بخط مؤلف ). آنکه در فن سواری ماهر باشد و آنرا در عرف حال چابک سوار گویند و بتازی رائض خوانند. ( آنندراج ). اسوار. سوارکار نیکو. ( منتهی الارب ). فارس :
همیشه دیده بخوبان گلعذارم من
سمند عمر بتان را سوارکارم من.
محمد سعید اشرف ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

کسی که در اسب سواری چابک و ماهر باشد، چابک سوار، اسب سوار.

دانشنامه عمومی

سوارکار (فیلم ۲۰۱۷). سوارکار یک فیلم درام به کارگردانی کلوئی ژائو است. سوارکار برای رقابت در بخش موازی دو هفته کارگردانان هفتادمین جشنواره فیلم کن انتخاب شد. این فیلم توانست جایزه هنر سینما (Art Cinema Award) را در این بخش به دست بیاورد.
۲۰ مه ۲۰۱۷ (۲۰۱۷-05-۲۰) (کن)

فرهنگستان زبان و ادب

{rider} [ورزش] شخصی که در مسابقات سوارکاری شرکت می کند متـ . سوار

واژه نامه بختیاریکا

سُوار؛ وریا

پیشنهاد کاربران

در زبان کوردی سوار کار بسیار ماهر و چابک و خوش تیپ را سارو یا سواره میگویند


کلمات دیگر: