کلمه جو
صفحه اصلی

سه پایه

فارسی به انگلیسی

trivet, tripod, music-stand, easel

tripod, trivet, music-stand, easel


trivet


فارسی به عربی

مسند الحطب

مترادف و متضاد

stand (اسم)
وضع، سه پایه، شهرت، ایست، پایه، مقام، توقف، بساط، دکه، موضع، ایستگاه، توقفگاه، میز کوچک، دکه دکان، جایگاه گواه در دادگاه، سکوب تماشاچیان مسابقات

andiron (اسم)
سه پایه، پیش بخاری

tripod (اسم)
سه پایه، سه رکنی، چیزی که سه پایه داشته

easel (اسم)
سه پایه، سه پایه نقاشی

trivet (اسم)
سه پایه، دیگپایه

trestle (اسم)
سه پایه

holder (اسم)
سه پایه، بست، گیرنده، نگاه دارنده، دارنده، اشغال کننده

three-legged table (اسم)
سه پایه

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آن چه دارای سه عدد پایه باشد میز سه پایه . ۲ - آلتی فلزی مرکب از سه پایه متصل به دایره ای فوقانی که دیگ را بر آن گذارند و در زیر آن هیزم یا زغال افروزند دیگدان . ۳ - آلتی فلزی دارای سه عدد پایه که دوربین عکاسی را بر روی آن نصب کنند . ۴ - آلتی دارای دو پایه چوبی ثابت و یک پایه چوبی متحرک که تابلو نقاشی را روی آن گذاشته کار کنند . یا سه پایه تا شو . سه پایه ای است که برای مسافرت و استفاده از مناظر طبیعی و آسانی حمل و نقل از سه پایه تا شونده تشکیل شده .
چیزی از چوب و جز آن که دارای سه پایه باشد که چیزی بر آن نهند آلت سیاست که گناهکاران را بدان بته تازیانه میزدند

صورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky) که به شکل سه‌پایۀ نقاشان تصور می‌شود


فرهنگ معین

( ~ . یِ یا یَ ) (ص مر. ) ۱ - آن چه که دارای سه عدد پایه باشد: میز سه پایه . ۲ - آلتی فلزی مرکب از سه عدد پایه متصل به دایره ای فوقانی که دیگ را بر آن گذارند و در زیر آن هیزم یا زغال افروزند، دیگدان . ۳ - آلتی فلزی دارای سه عدد پایه که دوربین عکاسی را بر

( ~ . یِ یا یَ) (ص مر.) 1 - آن چه که دارای سه عدد پایه باشد: میز سه پایه . 2 - آلتی فلزی مرکب از سه عدد پایه متصل به دایره ای فوقانی که دیگ را بر آن گذارند و در زیر آن هیزم یا زغال افروزند، دیگدان . 3 - آلتی فلزی دارای سه عدد پایه که دوربین عکاسی را بر روی آن نصب کنند. 4 - آلتی دارای دو پایة چوبی ثابت و یک پایة چوبی متحرک که تابلو نقاشی را روی آن گذاشته کار کنند.


لغت نامه دهخدا

سه پایه. [ س ِ ی َ/ ی ِ ] ( اِ مرکب ) افزاری که دارای سه پایه است و درطباخی استعمال میکنند. ( ناظم الاطباء ). || چیزی از چوب و جز آن که دارای سه پایه باشد که چیزی بر آن نهند. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آلت سیاست که گناهکاران را بدان بسته تازیانه میزدند : مثال داد تا بر آن راه که آن مخاذیل آمده بودند سه پایه ها بزدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 40 ).
تانزد شاه شب سه پایه خویش
بود ترسان دلش ز سایه خویش.
نظامی.

فرهنگ عمید

هر چیز سه شاخه که هر سه شاخۀ آن مانند سه پا بر روی زمین قرار بگیرد و چیزی بالای آن بگذارند.

دانشنامه عمومی

سه پایه (صورت فلکی). مختصات: ۰۵h ۰۰m ۰۰s٬ −۵۰° ۰۰′ ۰۰″
Ian Ridpath and Wil Tirion (2007). Stars and Planets Guide, Collins, London. ISBN 978-0-00-725120-9. Princeton University Press, Princeton. ISBN 978-0-691-13556-4.
سه پایه(به انگلیسی: Pictor) یکی از صور فلکی بسیار جنوبی است پرنورترین ستاره آن آلفا سه پایه و بعد از آن بتا سه پایه که فاصله اش از ما 62.9 سال نوری است
ستاره کاپتین(به انگلیسی: Kapteyn's Star)نزدیکترین ستاره به زمین در این صورت فلکی است با فاصله 12.78 سال نوری این ستاره یک کوتوله قرمز است.
این صورت فلکی توسط نیکلاس لویس د لاکایله(به انگلیسی: Nicolas Louis de Lacaille) و در قرن هفدهم ساخته شد به همین دلیل افسانهٔ مهمی ندارد.

فرهنگستان زبان و ادب

{Pictor, Pic, Painter} [نجوم] صورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky ) که به شکل سه پایۀ نقاشان تصور می شود

پیشنهاد کاربران

سه پایه : نسر طایر ( عقاب ) که از صورت های شمالی است.
سه پایه ی شاهان :آلت شکنجه ی شاهان ، دار
تا نزد شاه شب سه پایه خویش
بود ترسان دلش ز سایه خویش
معنی بیت : همه ی روز را از سایه ی خود می ترسید تا اینکه شب شد و ستارگان طلوع کردند و شاه شب سه پایه ی خویش را که صورت فلکی عقاب است در آسمان نصب کرد . ایهاماً ماه در آمد .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 548 )

د دادکتر دارو


کلمات دیگر: