plaid, checkered
پیچازی
فارسی به انگلیسی
glen check, glen plaid, plaid
فارسی به عربی
متقلب
مترادف و متضاد
متغیر، شطرنجی، پیچازی، دارای تحولات
شطرنجی، پیچازی، دارای تحولات
فرهنگ فارسی
پارچهای که بر آن نقش خانه های چهارگوش باشد
( صفت )پارچ. شطرنجیپارچ. خانه خانه چون شطرنج پجازی .
( صفت )پارچ. شطرنجیپارچ. خانه خانه چون شطرنج پجازی .
فرهنگ معین
(ص نسب . ) پارچة شطرنجی ، پارچه ای که طرح آن مانند صفحة شطرنج باشد.
لغت نامه دهخدا
پیچازی. ( ص نسبی ) پچازی. شطرنجی. با نقش خانه های چهارگوش ( پارچه ). خانه خانه چون شطرنج ( جامه ). خانه شطرنجی. بخانه های چهارگوشی نقش شده.
فرهنگ عمید
ویژگی پارچه ای که بر آن نقش خانه های چهارگوش باشد، پارچۀ شطرنجی.
گویش مازنی
/pichaazi/ گونه ای پارچه ی نازک شطرنجی
گونه ای پارچه ی نازک شطرنجی
کلمات دیگر: