initiative
پیشقدمی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مبادرة
مترادف و متضاد
اغازی، پیشقدمی
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت پیشقدم سبقت .
لغت نامه دهخدا
پیشقدمی. [ ق َ دَ ] ( حامص مرکب )حالت و چگونگی پیشقدم. عمل پیشقدم. سبقت و چُستی. صاحب آنندراج آرد: تصمیم در کاری و جلو رفتن با جسارت و با لفظ کردن و نمودن و شدن و بودن استعمال شود.
کلمات دیگر: