بدعت گذاردن
فارسی به انگلیسی
to introduce something new or heretical
introduce
فارسی به عربی
ابتدع
مترادف و متضاد
نو اوری کردن، چیز تازه اوردن، بدعت گذاردن، ایین تازه ای ابتکار کردن، تغییرات و اصلاحاتی دادن در
بدعت گذاردن، بشکل داستان در اوردن
بدعت گذاردن، بشکل داستان در اوردن
کلمات دیگر: