سنگین کردن
فارسی به انگلیسی
to make heavy or burdensome
weight
فارسی به عربی
اثقل , انجذب , ثقل , حمل , صندل خشبی , وزن
مترادف و متضاد
سنگین کردن، کامل کردن، منقضی شدن، رشد کردن، بحد بلوغ یا رشد رساندن
سنگین کردن
سنگین کردن، بار کردن
سنگین کردن، به زحمت ساختن، بادقت شرح دادن
سنگین کردن، تعمق کردن
سنگین کردن
کلمات دیگر: