صفحه اصلی
محوف
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گرد گرفته
لغت نامه دهخدا
محوف. [ م ُ ح َوْ وَ ] ( ع ص ) گردگرفته : محوف به الوان نعمتهای گزین. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 26 ).
کلمات دیگر: