حریف قمار . که در قمار نقش حریف را می بیند و دست او را می خواند .
نقش بین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نقش بین. [ ن َ ] ( نف مرکب ) حریف قمار. که در قمار نقش حریف را می بیند و دست او را می خواند :
دنیا قمارخانه دیو است و اندر او
ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ.
هم نخواهم که نقش بین باشم.
دنیا قمارخانه دیو است و اندر او
ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ.
سوزنی.
وز سه شش نقش خویش یک بینم هم نخواهم که نقش بین باشم.
خاقانی.
کلمات دیگر: