برنده محمل
محمل کش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
محمل کش. [ م َم ِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) برنده محمل. کشنده محمل. آنکه محمل را حمل کند و بکشد و بار کند :
به اندازه بردار از این راه گنج
نه چندان که محمل کش آید به رنج.
شد از پای محمل کشان راه ریش.
به نقشی که محمل کش آدمی است.
به اندازه بردار از این راه گنج
نه چندان که محمل کش آید به رنج.
نظامی.
قلاووز برداشت آهنگ پیش شد از پای محمل کشان راه ریش.
نظامی.
به حرفی که در دفتر مردمی است به نقشی که محمل کش آدمی است.
نظامی.
کلمات دیگر: