کلمه جو
صفحه اصلی

عهده شدن

فرهنگ فارسی

ضمان کردن ضامن شدن متقبل شدن

لغت نامه دهخدا

عهده شدن. [ ع ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ضمان کردن. ضامن شدن. متقبل شدن. به گردن گرفتن :
چون عهده نمیشود کسی فردا را
خوش دار دمی این دل پرسودا را .
خیام.


کلمات دیگر: