کلمه جو
صفحه اصلی

خردسالی


مترادف خردسالی : بچگی، خردی، صباوت، صغر، طفولیت، کودکی

متضاد خردسالی : کهولت

فارسی به انگلیسی

minority


childhood


childhood, minority

مترادف و متضاد

بچگی، خردی، صباوت، صغر، طفولیت، کودکی ≠ کهولت


فرهنگ فارسی

کم سالی اندک سالی کودکی .

لغت نامه دهخدا

خردسالی. [ خ ُ ] ( حامص مرکب ) صِغَرسن. ( یادداشت بخط مؤلف ). حالت خردسال :
نام و نسبت بخردسالیست
نسل از شجر بزرگ حالیست.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

کوچک ، کم سن


کلمات دیگر: