مترادف حسرت کشیدن : تاسف داشتن، متاسف بودن، افسوس خوردن، دریغ خوردن
حسرت کشیدن
مترادف حسرت کشیدن : تاسف داشتن، متاسف بودن، افسوس خوردن، دریغ خوردن
مترادف و متضاد
تاسف داشتن، متاسف بودن، افسوس خوردن، دریغ خوردن
فرهنگ فارسی
حسرت خوردن
لغت نامه دهخدا
حسرت کشیدن.[ ح َ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حسرت خوردن :
نه تنها شانه حسرت میکشد از تار گیسویش
دل آئینه هم داغ است از محرومی رویش.
نه تنها شانه حسرت میکشد از تار گیسویش
دل آئینه هم داغ است از محرومی رویش.
فطرت ( از آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
اسف خوردن
کلمات دیگر: