مترادف حالیه : کنونی، فعلی ، آتیه
متضاد حالیه : ماضیه
at present
کنونی، فعلی ≠ ماضیه
۱. کنونی، فعلی ≠ ماضیه
۲. آتیه
حالیة. [ لی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از متصوفه و بر باطل باشند. میگویند که رقص و سماع و دست زدن و چرخ رفتن و سرود شنیدن حلال است . و به این افعال حالتی می آورند که بیهوش شوند.و مریدان ایشان گویند که شیخ تصرف کرده ، حال آورده ،و مذهب ایشان عین ضلالت و بطالت است و بدعت و مخالف سنت . کذا فی توضیح المذاهب . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
حالیة. [ لی ی َ ] (ع ص نسبی ) کنونی . فعلی .
حالیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث حالی . زنی که بزیور آراسته باشد. (آنندراج ). زن زیورپوشیده . صاحب پیرایه .
حالئة. [ ل ِ ءَ ] (ع اِ) ماری است خبیث . حیة خبیثة قتالة. (اقرب الموارد). || (ص ) زن که چرک و پوست دور کند از روی ادیم .