کلمه جو
صفحه اصلی

در معرض


برابر پارسی : دستخوش

فارسی به انگلیسی

liable, within, open, patent, subject, susceptible, sweep, to

فارسی به عربی

مادة مستعملة لمرة واحدة

مترادف و متضاد

subject (اسم)
نهاد، فاعل، مطلب، مبتدا، شخص، در معرض، موضوع، شیی، تحت، مبحث، موضوع مطالعه، زیرموضوع، موکول به

open (صفت)
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه

disposable (صفت)
قابل عرضه، در معرض، از دست دادنی

واژه نامه بختیاریکا

وَر

پیشنهاد کاربران

دستخوش

دستخوش ( کزازی )

عرضهٔ . . . . . . . . . بودن


کلمات دیگر: