کلمه جو
صفحه اصلی

قره چناق

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در ۲۸ هزار گزی جنوب مراغه و ۵ هزار گزی خاور شوسه مراغه بمیاندو آب و موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل مالاریائی .

لغت نامه دهخدا

قره چناق. [ ق َ رَ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28 هزارگزی جنوب مراغه و 5 هزارگزی خاور شوسه مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی. سکنه آن 158 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و چغندر. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

قره چناق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گاودول شرقی بخش مرکزی شهرستان ملکان واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

قره به در یان ترکی آناطولی به معنای بزرگ و ترکی آذربایجانی به معنای سیاه است
چناق به ترکی استانبولی یعنی پیاله و جام شاهانه می باشد و به ترکی استانبولی می شود رو
پس می توان گفت که به ترکی آذربایجانی می شود رود سیاه
و به ترکی استانبولی می شد جام بزرگ شاهانه


روستای �قره چناق� از توابع بخش ویلکیج شهرستان نمین است که آب و هوایی سرد و مرطوب دارد. این روستا در 12 کیلومتری شهر نمین و 5 کیلومتری شهر آبی بیگلو ودر همسایگی روستاهای گللو ( شمال ) ، سعید آباد ( جنوب ) ، جابلو ( غرب ) و کریم کندی ( شرق ) واقع است.

روستای قره چنان از توابع بخش ویلکیج شهرستان نمین.
قره به معنی سیاه و چناق به معنی چاله بزرگ است اسم روستای قره چناق هم به بخاطر خاک سیاه و در زمان قدیم قبل از اینکه تبدیل به سکونتگاه و روستا بشه وسط این روستا یه چاله بزرگی بوده نخستین کسای که امدن و در این مکان سکونت کردن بخاطر خاک سیاه و چال بزرگش اسم روستارو قره چناق گذاشتن.

من خودم تو این روستا قرآن کریم تدریس میکردم ارزومه دوباره تدریس کنم مردمش خییییلی دوست دارم چون واقعا مهمان نواز ، مهربون از همه مهم تر صمیمیت و شوخ طبعی آنان باهم دیگه واقعا منو عاشق این روستا کرده خیلی دلم برای این روستا ومردمش تنگ شده خیلی در حقم خوبیها کردند خیلی مودب و با احترام و ادمای باشخصیتی هستند

ما هم ترک شهر غلامان خراسان شمالی هستیم و اسم طایفه ای مان چناق است ؛ بنا به گفته قدیمی هامون در قدیم خانوادهامون در ظرف های بزرگی ب سر سفره می نشستند ؛مردم روستای من هم شوخ و مهربان انند ، نمی دانم شایدوجه تسمیه این لقب بخاطر ریشه های تاریخی مردم سرزمین من با آن خطه باشه. . . البته ریشه زبان مردم شهر من مشتق از ترکی آذری است و با آن که به ترکمن ها نزدیک هستیم ترکمنی غلیظ را اصلا نمی فهمیم . . . و با وجود این که نزدیک به ترکان بجنورد هستیم اما به زبان ترکی درگز نزدیک هستیم.

قره چناق یا در واقع قاراچاناق که از دو بخش قارا و چاناق تشکیل شده میتوان به سادگی معنی کرد قارا یا قره فرقی نمیکنه معنی سیاه میده وچاناق یا چناق. کاسه وجام معنی میده که اگر ازعکس هوایی بالا خوب دقت شود کلا روستا مانند یک کاسه میماند که دورتادورش با رود ونهر احاطه شده که به قول قدیمیها که در روستا زندگی میکنند هم همین جام سیاه یا کاسه سیاه نظر میدهند حالا چرا کاسه سیاه آن هم بدلیل خاک سیاه بودن منطقه میباشد

من ترک نیستم اما در منطقه ما ( کُهمرّه استان فارس ) �قَرَچِناق�، چَم قالتاق و گستاخ می دهد. . . . احتمالاً از ترکی قشقایی آمده و شاید دگرگونی معنایی یافته است.

قره بمعنی بزرگ و چناق بمعنی کاسه است . شکل بافت روستا به شکل یه کاسه بزرگه . بخاطر اون اسمش رو قره چناق یا کاسه بزرگ گذاشتن .

من هم دوران ابتدایی رو دراین روستا گذرانده ام خاطره خوبی ازاین روستا ومردمان غیوراین سرزمین دارم

بنده دوران ابتدایی رودرآنجا گذرانده ام خاطره خوبی ازمردم فهیمش دارم


کلمات دیگر: