مترادف خایب : ناامید، مایوس، نومید، وازده
خایب
مترادف خایب : ناامید، مایوس، نومید، وازده
فرهنگ فارسی
مایوس، ناامید، بی بهره
( اسم ) نا امید نومید بی بهره : (( از درگاه وی خایب باز گشته ) ) جمع : خایبین . یا خایب و خاسر . نومید و زیانکار .
( اسم ) نا امید نومید بی بهره : (( از درگاه وی خایب باز گشته ) ) جمع : خایبین . یا خایب و خاسر . نومید و زیانکار .
( اسم ) نا امید نومید بی بهره : (( از درگاه وی خایب باز گشته ) ) جمع : خایبین . یا خایب و خاسر . نومید و زیانکار .
آنکه بمطلوب خود دست نیابد . مایوس و بی بهره
آنکه بمطلوب خود دست نیابد . مایوس و بی بهره
فرهنگ معین
(یِ ) [ ع . خائب ] (ق . ) ناامید.
لغت نامه دهخدا
خایب. [ ی ِ ] ( ع ص ) ناامید. مأیوس. بی بهره. نومید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( تاج العروس ) ( دهار ). آنکه به مطلوب خود دست نیابد :
حاسدان گشته خایب و خاسر
دشمنان مانده خیره و حیران.
حاسدان گشته خایب و خاسر
دشمنان مانده خیره و حیران.
مسعودسعد سلمان.
خائب.[ ءِ ] ( ع ص ) آنکه به مطلوب خود دست نیابد. ( منتهی الارب ). مأیوس و بی بهره. ( غیاث اللغات ). نومید. ناامید. نمید. || خائب و خاسر از اتباع است.
فرهنگ عمید
مٲیوس، ناامید.
جدول کلمات
ناامید ، مأیوس
پیشنهاد کاربران
نا امید ، بی بهره 👰🏻👰🏻
آنکه به مراد خود نرسد - ناامید - ( ناکام )
مایوس
کلمات دیگر: