کلمه جو
صفحه اصلی

خرجین


مترادف خرجین : باردان، حرج، توبره، جوال، خرخینه، کیسه

برابر پارسی : توشه دان، نبان، باردان

فارسی به انگلیسی

carpetbag, saddle-bag, carpet-bag, satchel, (beggers)wallet

saddle-bag, carpet-bag, satchel, (begger's)wallet


carpetbag


مترادف و متضاد

باردان، حرج، توبره، جوال، خرخینه، کیسه


فرهنگ فارسی

کیسهای که دروسطدودهانه داردودر آن لباس یا، خوراکی یاچیزهای دیگرمیگذارند، وبه ترک اسب
( اسم ) کیسه ای از پلاس که در آن جامه خوراکی و چیزهای دیگرنهند .

فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) کیسه مانندی که بر پشت چهارپا می گذارند و از دو طرف آویزان شده در آن اجناس را قرار می دهند.

لغت نامه دهخدا

خرجین. [ خ ُ ] ( اِ ) چیزی باشد از پلاس که زاد و رخت سفر در آن نهاده بر ستور بار کنند . ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). خُرج. ( منتهی الارب ). خورجین :
چو خرجین معده پر از می کنم
بسر راه کوه سرین طی کنم.
فوقی یزدی ( از آنندراج ).
مرحوم دهخدا می گویند اصل آن در عربی خُرْجَین است یعنی دو خور ( دو خرج ) که در حالت رفعی «خرجان » میشود مگر آنکه بگوییم صورت نصب و جری برای آن علم شده است. || میوه خشکی که مانند خرجین دو کیسه دارد مانند میوه کلم و ترب. ( از گیاه شناسی ثابتی ص 524 ).

فرهنگ عمید

دو کیسۀ متصل به هم که روی چهارپا، موتورسیکلت، دوچرخه، یا شانه قرار می دهند.

گویش مازنی

/Kherjin/ توبره ای دوطرفه که بر پشت چهارپایان گذارند

توبره ای دوطرفه که بر پشت چهارپایان گذارند



کلمات دیگر: