کلمه جو
صفحه اصلی

حایل شدن


مترادف حایل شدن : واسطه شدن، حایل گشتن، فاصله شدن

فارسی به انگلیسی

cover

stymie

مترادف و متضاد

واسطه شدن، حایل گشتن، فاصله شدن


intercept (فعل)
قطع کردن، جدا کردن، بریدن، جلوگیری کردن، حائل شدن، جلو کسی را گرفتن

intervene (فعل)
حائل شدن، مداخله کردن، پا میان گذاردن، در میان امدن، در ضمن روی دادن، فاصله خوردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فاصله شدن مانع اتصال شدن .


کلمات دیگر: