کلمه جو
صفحه اصلی

در نتیجه


برابر پارسی : برآیند اینکه، بنابر این | برآیند اینکه، سرانجام

فارسی به انگلیسی

accordingly, consequently, hence, owing, subsequently, therefore, thus

فارسی به عربی

فی , ک
من

في , ک


مترادف و متضاد

thereupon (قید)
بنابراین، سپس، پس از ان، بی درنگ، در نتیجه

as (حرف اضافه)
در نتیجه

from (حرف اضافه)
از، از روی، در نتیجه، بواسطه، از پیش

at (حرف اضافه)
در، نزدیک، بر حسب، سر، بر، به، بسوی، در نتیجه، بطرف، بنا بر، از قرار، پهلوی، بقرار

فرهنگ فارسی

بسبب بعلت : لشکریان در نتیجه خیانت چند تن مغلوب شدند . توضیح : باین معنی لازم الاضافه است .

لغت نامه دهخدا

درنتیجه. [ دَ ن َ ج َ / ج ِ ] ( ق مرکب ) ( از: در + نتیجه ) عاقبت. سرانجام. عاقبةالامر.

فرهنگ فارسی ساره

برآیند اینکه، بنابر این


پیشنهاد کاربران

نتیجه واژه ای عربی و در پارسی می باشد. پارسی جایگزین آنها اینهاست:
اَوَسات ( اوستایی: اَوَثات )
پَسیژ ( پهلوی: پَسیچ )
سوخین suxin ( کردی )
در نتیجه زبان کتاب یکدست نیست= اَوَسات زبان پیراپ یکدست نیست

In conclusion

برای واژه نتیجه چند واژه پارسی می باشد
بازده، هوده، پیامد، دستاورد، پی آمد، سرانجام، فرجام، برآیند
در نتیجه را می توان چنین ویرایش نمود:
در نتیجه این کار تولید رونق می گیرد: در پی این کار فراآوری سامان می گیرد
بادرود

از این رو

اثر چیزی

As a result

بدین سو ، بدینسو

طبعا

در اثر . . . . . . . . .


کلمات دیگر: