کلمه جو
صفحه اصلی

حذاقت


مترادف حذاقت : استادی، تبحر، چیره دستی، پختگی، آزمودگی، خبرگی، زیرکی، مهارت

متضاد حذاقت : بی تجربگی، خامی

فارسی به انگلیسی

cleverness, smartness, ingenui, ingenuity

ingenui


ingenuity


مترادف و متضاد

استادی، تبحر، چیره‌دستی، پختگی، آزمودگی، خبرگی، زیرکی، مهارت ≠ بی‌تجربگی، خامی


فرهنگ فارسی

زیرک شدن، استادشدن درکاری، مهارت، دانایی
( اسم ) مهارت چیره دستی استادی .

فرهنگ معین

(حَ یا حِ قَ ) [ ع . حذاقة ] (اِمص . ) مهارت ، چیره دستی .

فرهنگ عمید

مهارت، استادی.

جدول کلمات

مهارت, زیرکی , دانایی

پیشنهاد کاربران

[حِ قَ] ، زیرک شدن و استاد شدن در کاری، درست فرا گرفتن کاری یا مطلبی، مهارت، زیرکی، دانایی و استادی. فرهنگ معین


کلمات دیگر: