مترادف خجالت زدگی : شرمساری، شرمندگی
خجالت زدگی
مترادف خجالت زدگی : شرمساری، شرمندگی
فرهنگ فارسی
حالت خجالت زده
لغت نامه دهخدا
خجالت زدگی. [ خ َ / خ ِ ل َ زَ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت خجالت زده : حسین از روی خجالت زدگی نتوانست غذا بخورد. فلانی بر اثر خجالت زدگی دیگر روی دیدار آنها ندارد.
کلمات دیگر: