کلمه جو
صفحه اصلی

عیش کردن

فارسی به انگلیسی

to live in pleasure or luxury, to enjoy oneself

فرهنگ فارسی

خوش گذراندن عشرت کردن

لغت نامه دهخدا

عیش کردن. [ ع َ / ع ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خوش گذراندن. عشرت کردن :
به یاد مهربانان عیش میکرد
گهی میداد باده گاه میخورد.
نظامی.
دیدی که چه عیش کرد چون مرد
آن عاقبت آن فلان نیرزد.
سعدی.


کلمات دیگر: