کلمه جو
صفحه اصلی

دنگادنگ

فارسی به انگلیسی

equipoised

فرهنگ فارسی

مستوی و برابر و راست و زانو بزانو و سر بسر و متصل و پیوسته .

لغت نامه دهخدا

دنگادنگ. [ دَ دَ ] ( ص مرکب ) مستوی و برابر و راست و زانوبزانو و سربسر و متصل و پیوسته. ( ناظم الاطباء ). دو چیز مساوی و هم وزن. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 418 ). || ( اِ صوت ) دنگ دنگ. درنگادرنگ. ترنگاترنگ.


کلمات دیگر: