( عیان آمدن ) آشکار شدن هویدا گشتن
عیان امدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( عیان آمدن ) عیان آمدن. [ م َدَ ] ( مص مرکب ) آشکار شدن. هویدا گشتن :
چندان بمان که ماه نو آید عیان ز شرق
وز سوی غرب شمس تلالا برافکند.
چندان بمان که ماه نو آید عیان ز شرق
وز سوی غرب شمس تلالا برافکند.
خاقانی.
کلمات دیگر: