ادم دزد , ادم ربا , دور کننده , عضله دور کننده , دزدانسان , بچه دزد
مختطف
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
رباینده
لغت نامه دهخدا
مختطف. [ م ُت َ طِ ] ( ع ص ) رباینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رباینده و گیرنده. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: