سخن به آواز خفی که بفهم نیاید .
دنین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دنین. [ دَ ] ( ع مص ) آهسته سخن گفتن که فهمیده نشود از آن. || بانگ کردن مگس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
دنین. [ دَ ] ( ع اِ ) سخن به آواز خفی که بفهم نیاید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || گیاه کهنه سیاه. ( ناظم الاطباء ).
دنین. [ دَ ] ( ع اِ ) سخن به آواز خفی که بفهم نیاید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || گیاه کهنه سیاه. ( ناظم الاطباء ).
دنین . [ دَ ] (ع اِ) سخن به آواز خفی که بفهم نیاید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گیاه کهنه ٔ سیاه . (ناظم الاطباء).
دنین . [ دَ ] (ع مص ) آهسته سخن گفتن که فهمیده نشود از آن . || بانگ کردن مگس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دانشنامه عمومی
دنین (به عربی: دنین) یک روستا در سوریه است که در حماه واقع شده است. دنین ۶۶۶ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای سوریه
فهرست شهرهای سوریه
wiki: دنین
کلمات دیگر: