مترادف خرده بین : باریک بین، دقیق، خرده پژوه، موشکاف، تیزبین، کنجکاو، ایرادگیر، خرده گیر، معترض، عیب جو، نکته سنج، نکته گیر، نکته بین، نکته دان، کوته بین، کوته نظر
متضاد خرده بین : کلان نگر
critical, cavilling
microscopic
باریکبین، دقیق، خردهپژوه، موشکاف، تیزبین، کنجکاو ≠ کلاننگر
ایرادگیر، خردهگیر، معترض، عیبجو، نکتهسنج، نکتهگیر، نکتهبین، نکتهدان
کوتهبین، کوتهنظر